نینیگولونینیگولو، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 12 روز سن داره

من و نی نی و باباش

چهارشنبه سوری

1393/2/2 1:55
340 بازدید
اشتراک گذاری

قشنگم

پایان سال بابایی جسابی سرش شلوغه و شبها ساعت 11 یا 12 میاد خونه کلی هم مامان و بابا سر این موضوع با هم دعوا دارن هر روز قهر می کنن و آشتی ولی حق با بابایی هست اما ما هم گناه داریم دیگه . مادر جون و پدر جون امروز عازم سفر بودن با دایی مهدی رفتن دبی من و شما ظهر وقتی مادر جون اینارو راهی کردیم رفتیم یه چرخ کوچولو زدیم آخه هردومون از رفتنشون تنها شده بودیم با کلی تلاش بابایی چهارشنبه سوری رو زودتر اومد خونه البته ساعت 8 زودی راه افتادیم سمت پرند حدوده ساعت 9 بود رسیدیم از ترس اینکه تهران سروصدا خیلی زیاده و شما اذیت می شی اما پرند از تهران بد تر بود اما شما اونقدر شجاعانه بر خورد کردی که همه متعجب بودن و اصلا نترسیدی یه بلوز و شلوار صورتی خوشگل هم از مامان مهین کادو گرفتی خاله افروز که دوست صمیمی مامان مهینه هم اونجا بود و کلی از تماشای شما خوشحال شد کلا چهار شنبه سوری خوبی داشتیم چون شما پیش ما بودی فرشته من عکسها بعدا اضافه می شه گل دختر

الیانا و مامان ندا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)