تولد مامان
سلام دختر قشنگم امروز تولدم بود و تو جیگر توی دلم بودی . یه عالمه کادوهای خوشگل گرفتم و وقتی می خواستم شمع رو فوت کنم کلی برای سلامتیت دعا کردم ما خونه عمه فرزانه مهمون بودیم و زحمت کشیدن برام کیک خریدن و یه تولد کوچولو گرفتن البته امروز یه خبر بد هم شنیدیم علی بابا مریض شده و فقط چند صباحی مهمون ماست خیلی آرزو داشت که تورو ببینه و خوشحالم که ماه دیگه می تونه تورور بغل بگیره مامانی برای سلامتیش خیلی دعا کن و از خدا بخواه تا دنیا اومدن تو سر پا باشه و بتونه تورو بغل کنه . ...