اولین ماه از زندگی الیانای قشنگم سپری شد
مامانی امروز دقیقا یک ماهه شدی . خیلی زود این روزها داره می گذره و من تند تند ازت عکس میگیرم تا شادی این روزهای باهم بودن رو با دیدن عکسها جشن بگیریم . حالا می خوام از کارهایی که این یه ماه انجام دادی برات بگم . روزهای اول برای هردومون خیلی سخت گذشت . من درد داشتم و نمی تونستم درست شیرت بدم مجبور شدم از هفته 3 به بعد شیر خشک بدم تا کمی زخمم خوب بشه البته یک شبانه روز گریه کردم تا راضی شدم بهت شیر خشک بدم ولی الان خوشحالم که این کارو کردم . هر روز قیافت عوض می شد و می تونستم بزرگ شدنت رو حس کنم . رشدت خیلی سریع و خوب بود . از همون روزهای اول گردنت رو می تونستی کنترل کنی و برای همه جالب بود . دستها و پاهای قوی و محکمی داشتی وقتی دلت می ...